سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هیچ بنده ای در پی دانش جویی نعلین به پا نکرد و کفش نپوشید و جامه برتن ننمود، جز آنکه خداوند گناهانش را در همان درگاه خانه اش آمرزید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

همکلاسی توس
نویسنده :  م . صفرزاده

 

سلام به همگی

 

انشاءالله که همتون شاد و موفق باشید

 

خوب بچه های فارغ التحصیل بهشون خوش می گذره ؟

دلتنگ دانشگاه شدین یا نه ؟

 

خداییش من که دلم حسابی برای درس تنگ شده (نه که زیادی اهل درس خوندن و سر کلاس اومدن بودم بخاطر همین ) ، ولی جالبه تازه دارم زندگی بدون درس رو تجربه می کنم ،‏ اونجور که فکر می کردم زیادم جالب نیست . خدا نکنه آدم درگیر کار شه دیگه از تفریح و زندگی و .... یادش میره ،‏البته اگه بخواد هم نمی تونه بهشون برسه.

 

خوب بچه ها یه کم از خوداتون بگین که هر کی چه می کنه ؟

راستی برای ارشد کتابهای کدوم انتشارات رو پیشنهاد می کنید

 

چهارتا سوال پرسیدم امیدوارم بی جواب نمونه

 


پنج شنبه 88/7/30 ساعت 3:39 عصر
نویسنده :  آشوب


سلام دوستان زحمتی بکشید تمام عکس هایی را که از
جشن فارغ التحصیلی گرفته اید را در اینجا قرار بدهید   

جمعه 88/5/2 ساعت 6:47 صبح
نویسنده :  ستاره

سلام

ترم آخری بالاخره یک اردو راه افتاد

دوستان می توانند برای ثبت نام به آقای نارویی مراجعه کنند .


دوشنبه 88/2/21 ساعت 8:57 عصر
نویسنده :  م . صفرزاده

 

سلام به همگی

بچه ها بنا به درخواست شما یه نویسنده جدید به نویسنده ها اضافه کردم ، مشخصاتش رو هم پایین می گم تا هر کی می خواد بره و مطلب ارسال کنه .

دیگه تو این ترم آخری باید یه ذره حال و هوا عوض شه

 

نام کاربری : ashoob

  ashoob : پسورد  

 سر به سر هم بذارین ولی از خط خارج نشین

موفق باشید


چهارشنبه 88/1/26 ساعت 1:59 عصر
نویسنده :  م . صفرزاده

* خوش دارم آزاد از قید و بندها در غروب آفتاب بر بلندای کوهی بنشینم و فرو رفتن خورشید را در دریای وجود مشاهده کنم و همه حیات خود را به این زیبایی خدا بسپارم تا این زیبایی سحرانگیز قلب سوزانم را بگشاید و آتشفشان درد و غم را رها سازد ، سپس اشک را که عصاره حیات من  است آزادانه سرازیر نمایم و عقده هاو فشارهایی را که بر قلب و روحم سنگینی می کند بگشایم .

غم های خسته کننده ای را که حلقومم را می فشرند و دردهای کشنده ای که قلبم را سوراخ سوراخ می کند با قدرت معجزه آسای زیبایی تغییر شکل دهند و غم را به شادی و درد را به فداکاری مبدل کند . آنگاه حیاتم را بگیرد و من دیوانه وار همه وجودم را تسلیم زیبایی کنم .

 

**‏یک سال دیگه هم گذشت ،‏سالی پر از زیبایی ها  . گاهی زیبایی ها خودشون را در قالب غم و ناراحتی و غصه نشون می دهند مهم اینه خودتو نبازی و به همه چی خوب بنگری آنوقت است که می تونی زیبایی تمام  اتفاق هایی را که برات می افته را بفهمی...

گاهی وقتها زیبایی درد ها و رنج ها بیشتر از زیبایی شاد بودن است . زیبایی داشتن دوستانی خوب که در تمام روزهای زندگی در کنارت هستن و با بودنشان مایه آرامش روحت می شوند . خوبه که قدر دوستای خودمون رو بدونیم و خداوند را به خاطر تمام زیبایی هاش ستایش کنیم .

 ‏

 


شنبه 88/1/8 ساعت 9:21 عصر
نویسنده :  ستاره

اون شب وقتی به خونه رسیدم دیدم همسرم مشغول آماده کردن شام است، دست شو گرفتم و گفتم: باید راجع به یک موضوعی باهات صحبت کنم. اون هم آروم نشست و منتظر شنیدن حرف های من شد. دوباره سایه رنجش و غم رو توی چشماش دیدم. اصلا نمی دونستم چه طوری باید بهش بگم، انگار دهنم باز نمی شد. هرطور بود باید بهش می گفتم و راجع به چیزی که ذهنم رو مشغول کرده بود، باهاش صحبت می کردم. موضوع اصلی این بود که من می خواستم از اون جدا بشم. بالاخره هرطور که بود موضوع رو پیش کشیدم، از من پرسید چرا؟! اما وقتی از جواب دادن طفره رفتم خشمگین شد و در حالی که از اتاق غذاخوری خارج می شد فریاد می زد: " تو انسان  نیستی" .
اون شب دیگه هیچ صحبتی نکردیم و اون دایم گریه می کرد و مثل باران اشک می ریخت، می دونستم که می خواست بدونه که چه بلایی بر سر عشق مون اومده و چرا؟ اما به سختی می تونستم جواب قانع کننده ای براش پیدا کنم، چرا که من دلباخته یک دختر جوان شده بودم و دیگه نسبت به همسرم احساسی نداشتم. من و اون مدت ها بود که با هم غریبه شده بودیم من فقط نسبت به اون احساس ترحم داشتم. بالاخره با احساس گناه فراوان موافقت نامه طلاق رو گرفتم، خونه، 30درصد شرکت و ماشین رو به اون دادم. اما اون یک نگاه به برگه ها کرد و بعد همه رو پاره کرد. زنی که بیش از 10 سال باهاش زندگی کرده بودم تبدیل به یک غریبه شده بود و من واقعا متاسف بودم و می دونستم که اون 10 سال از عمرش رو برای من تلف کرده و تمام انرژی و جوانی اش رو صرف من و زندگی با من کرده، اما دیگه خیلی دیر شده بود و من عاشق شده بودم. بالاخره اون با صدای بلند شروع به گریه کرد، چیزی که انتظارش رو داشتم. به نظر من این گریه یک تخلیه هیجانی بود. بالاخره مسئله طلاق کم کم داشت براش جا می افتاد.


فردای اون روز خیلی دیر به خونه اومدم و دیدم که یک نامه روی میز گذاشته! به اون توجهی نکردم و رفتم توی رختخواب و به خواب عمیقی فرو رفتم. وقتی بیدار شدم دیدم اون نامه هنوز هم همون جاست، وقتی اون رو خوندم دیدم شرایط طلاق رو نوشته. اون هیچ چیز از من نمی خواست به جز این که در این مدت یک ماه که از طلاق ما باقی مونده بهش توجه کنم


اون درخواست کرده بود که در این مدت یک ماه تا جایی که ممکنه هر دومون به صورت عادی کنار هم زندگی کنیم، دلیلش هم ساده و قابل قبول بود: پسرمون در ماه آینده امتحان مهمی داشت و همسرم نمی خواست که جدایی ما پسرمون رو دچار مشکل بکنه! این مسئله برای من قابل قبول بود، اما اون یک درخواست دیگه هم داشت: از من خواسته بود که بیاد بیارم که روز عروسی مون من اون رو روی دست هام گرفته بودم و به خانه آوردم و درخواست کرده بود که در یک ماه باقی مونده از زندگی مشترکمون هر روز صبح اون رو از اتاق خواب تا دم در به همون صورت روی دست هام بگیرمو راه ببرم. خیلی درخواست عجیبی بود، با خودم فکر کردم حتما داره دیونه می شه. اما برای این که آخرین درخواستش رو رد نکرده باشم موافقت کردم. وقتی این درخواست عجیب و غریب رو برای دوست دخترم تعریف کردم اون با صدای بلند خندید گفت: به هرحال باید با مسئله طلاق روبرو می شد، مهم نیست داره چه حقه ای به کار می بره !


مدت ها بود که من و همسرم هیچ تماسی با هم نداشتیم تا روزی که طبق شرایط طلاق که همسرم تعیین کرده بود من اون رو بلند کردم و در میان دست هام گرفتم. هر دومون مثل آدم های دست و پاچلفتی رفتار می کردیم و معذب بودیم ! پسرمون پشت ما راه می رفت و دست می زد و می گفت: بابا مامان رو تو بغل گرفته راه می بره ! جملات پسرم دردی رو در وجودم زنده می کرد، از اتاق خواب تا اتاق نشیمن و از اون جا تا در ورودی حدود 10متر مسافت رو طی کردیم. اون چشم هاشو بست و به آرومی گفت: راجع به طلاق تا روز آخر به پسرمون هیچی نگو! نمی دونم یک دفعه چرا این قدر دلم گرفت و احساس غم کردم. بالاخره دم در اون رو زمین گذاشتم، رفت و سوار اتوبوس شد و به طرف محل کارش رفت، من هم تنها سوار ماشین شدم و به سمت شرکت حرکت کردم.

روز دوم هر دومون کمی راحت تر شده بودیم، می تونستم بوی عطرشو استشمام کنم. عطری که مدتها بود از یادم رفته بود.


 با خودم فکر کردم من مدتهاست که به همسرم به حد کافی توجه نکرده بودم. انگار سالهاست که ندیدمش، من از اون مراقبت نکرده بودم. متوجه شدم که آثار گذر زمان بر چهره اش نشسته، چندتا چروک کوچک گوشه چماش نشسته بود،لابه لای موهاش چند تا تار خاکستری ظاهر شده بود! برای لحظه ای با خودم فکر کردم: خدایا من با او چه کار کردم؟! روز چهارم وقتی اون رو روی دست هام گرفتم حس نزدیکی و صمیمیت رو دوباره احساس کردم. این زن، زنی بود که 10 سال از عمر و زندگی اش رو با من سهیم شده بود. روز پنجم و ششم احساس کردم، صیمیت داره بیشتر وبیشتر می شه، انگار دوباره این حس زنده شده و دوباره داره شاخ و برگ می گیره. من راجع به این موضوع به دوست دخترم هیچی نگفتم. هر روز که می گذشت برام آسون تر و راحت تر می شد که همسرم رو روی دست هام حمل کنم و راه ببرم، با خودم گفتم حتما عضله هام قوی تر شده. همسرم هر روز با دقت لباسش رو انتخاب می کرد. یک روز در حالی که چند دست لباس رو در دست گرفته بود احساس کرد که هیچ کدوم مناسب و اندازه نیستند! با صدای آروم گفت: لباسهام همگی گشاد شدن. و من ناگهان متوجه شدم که اون توی این مدت چه قدر لاغر و نحیف شده و به همین خاطر بود که من اون رو راحت حمل می کردم، انگار وجودش داشت ذره ذره آب می شد. گویی ضربه ای به من وارد شد، ضربه ای که تا عمق وجودم رو لرزوند.
توی این مدت کوتاه اون چقدر درد و رنج رو تحمل کرده بود، انگار جسم و قلبش ذره ذره آب می شد. ناخود آگاه بلند شدم و سرش رو نوازش کردم. پسرم این منظره که پدرش ، مادرش رو در آغوش بگیره و راه ببره تبدیل به یک جزء شیرین زندگی اش شده بود. همسرم به پسرم اشاره کرد که بیاد جلو و به نرمی و با تمام احساس اون رو در آغوش فشرد. من روم رو برگردوندم، ترسیدم نکنه که در روزهای آخر تصمیمم رو عوض کنم. بعد اون رو در آغوش گرفتم و حرکت کردم. همون مسیر هر روز، از اتاق خواب تا اتاق نشیمن و در ورودی. دستهای اون دور گردن من حلقه شده بود و من به نرمی اون رو حمل می کردم، درست مثل اولین روز ازدواج مون. روز آخر وقتی اون رو در آغوش گرفتم به سختی می تونستم قدم های آخر رو بردارم. انگار ته دلم یک چیزی می گفت: ای کاش این مسیر هیچ وقت تموم نمی شد! پسرمون رفته بود مدرسه، من در حالی که همسرم در آغوشم بود با خودم گفتم: من در تمام این سالها هیچ وقت به فقدان صمیمیت و نزدیکی در زندگی مون توجه نکرده بودم.


اون روز به سرعت به طرف محل کارم رانندگی کردم، وقتی رسیدم بدون این که در ماشین رو قفل کنم ماشین رو رها کردم، نمی خواستم حتی یک لحظه در تصمیمی که گرفتم، تردید کنم. دوست دخترم در رو باز کرد، و من بهش گفتم که متاسفم، من نمی خوام از همسرم جدا بشم! اون حیرت زده به من نگاه می کرد، به پیشانیم دست زد و گفت: ببینم فکر نمی کنی تب داشته باشی؟ من دستشو کنار زدم و گفتم: نه! متاسفم، من جدایی رو نمی خوام، این منم که نمی خوام از همسرم جدا بشم. به هیچ وجه نمی خوام اون رو از دست بدم. زندگی مشترک من خسته کننده شده بود، چون نه من و نه اون تا یک ماه گذشته هیچ کدوم ارزش جزییات و نکات ظریف رو در زندگی مشترکمون نمی دونستیم. زندگی مشترکمون خسته کننده شده بود نه به خاطر این که عاشق هم نبودیم بلکه به این خاطر که اون رو از یاد برده بودیم.


من حالا متوجه شدم که از همون روز اول ازدواج مون که همسرم رو در آغوش گرفتم و پا به خانه گذاشتم موظفم که تا لحظه مرگ همون طور اون رو در آغوش حمایت خودم داشته باشم. دوست دخترم انگار تازه از خواب بیدار شده باشه در حالی که فریاد می زد در رو محکم کوبید و رفت. من از پله ها پایین اومدم سوار ماشین شدم و به گل فروشی رفتم. یک سبد گل زیبا و معطر برای همسرم سفارش دادم.
دختر گل فروش پرسید: چه متنی روی سبد گل تون می نویسید؟
و من در حالی که لبخند می زدم نوشتم: از امروز صبح، تو رو در آغوش مهرم می گیرم و حمل می کنم، تو روبا پاهای عشق راه می برم، تا زمانی که مرگ، ما دو نفر رو از هم جدا کنه.


درسته، جزئیات ظریفی توی زندگی ما هست که از اهمیت فوق العاده ای برخورداره، مسائل و نکاتی که برای تداوم و یک رابطه، مهم و ارزشمندند. این مسایل خانه مجلل، پول، ماشین و مسایلی از این قبیل نیست. این ها هیچ کدوم به تنهایی و به خودی خود شادی آفرین نیستند. پس در زندگی سعی کنید زمانی رو صرف پیدا کردن شیرینی ها و لذت های ساده زندگی تون کنید. چیزهایی رو که از یاد بردید، یادآوری و تکرار کنید و هر کاری رو که باعث ایجاد حس صمیمیت و نزدیکی بیشتر و بیشتر بین شما و همسرتون می شه، انجام بدید. زندگی خود به خود دوام پیدا نمی کنه. این شما هستید که باید باعث تداوم زندگی تون بشید.



شنبه 87/11/26 ساعت 11:11 صبح
نویسنده :  م . صفرزاده
تخم مرغی رفته بود اینترویو    تا مگر کوکو شود یا نیمرو
تخم مرغی بود با شور و امید    خواست تا مرغانه ای باشد مفید
فرم استخدام را پر کرده بود    عکس هم همراه خود آورده بود
توی مطبخ از  برای شرح حال    پشت هم کردند هی از او سوال:
کیستی تو، از کدامین لانه ای؟    بوده ای قبلاً در آشپزخانه ای؟
کی ز پشت مرغ افتادی برون؟    توی ماهیتابه بودی تاکنون؟
تجربه داری و فرزی در عمل    جای دیگر کار کردی فی المثل؟
داغ گشتی توی روغن یا کره؟    حل شدی در شنبلیله یا تره؟
با نمک فلفل بهم خوردی دقیق؟   خوب کف کردی شدی کلاً رقیق؟
پشت و رویت سرخ شد روی اجاق؟    باد کردی از فشار احتراق؟
تخم مرغ  این حرف ها را که شنید    روی وحشت زرده اش هم شد سفید!
ژوری اینترویو هم بی مجال    لحظه‌ای غافل نمیشد از سوال:
گر "رزومه" داری و "سی.وی" بیار    ورنه بیخود آمدی دنبال کار
گر نداری توی کارت سابقه     ردّ ردّی گرچه باشی نابغه
گفت لرزان تخم مرغ بینوا    نیست قانون شما بر من روا
خوب من تازه ز مرغ افتاده ام    صفرکیلومترم و آماده ام
هرکسی کرده ز یک جائی شروع    می کند خورشیدش از یکجا طلوع
گر نه در جائی خودم را جا کنم    تجربه پس از کجا پیدا کنم؟
گر که مرواری نباشد در صدف    پس چگونه تجربه آرد به کف؟
گر که در میدان نرفته کره اسب    تجربه را پس چه جوری کرده کسب؟
گفت "شف" با او که: - زر زر کافیه!    بیش از این هم ماندنت علافیه
تخم مرغ هم اینقدر پر مدعا    دست به نطقش را ببین بهر خدا! 
تجربه اول برو پیدا بکن    بعد فکر پخت و پز با ما بکن
تخم مرغ بینوا با قلب خون    آمد از آن آشپزخانه برون
رفت غمگین، صاف پیش مادرش    تا که گرما گیرد از بال و پرش
گفت مادرجان مرا هم جوجه کن    جزو باند جوجه های کوچه کن
مرغ مادر گفت که: - دیر آمدی    پس چرا طفلم به تأخیر آمدی؟
من به تو گفتم بگیر اینجا قرار     تو خودت عازم شدی دنبال کار
مهلت جوجه شدن شد منقضی    پس چه شد کوکوپزی، نیمروپزی؟
تخم مرغ اشکش درآمد پیش مام    ماجرا را گفت از بهرش تمام
گفت در نیمروپزی گشتم کنف    چونکه از من تجربه میخواست شف
سابقه یا تجربه با من نبود    آشپزخانه مرا ریجکت نمود
موعد جوجه شدن هم که گذشت    آه مادر بچه ات بیچاره گشت!
من از آنجا مانده، زینجا رانده ام    فاتحه بر هستی خود خوانده ام
رفت فرصت های عالی از کفم    حال دیگر کاملاً بی مصرفم
پس در این دنیا به چه چیزی خوشم؟    میروم الان خودم را میکشم!
گفت مادر: - طفلکم قدقدقدا    چند مدت صبر کن بهر خدا
صبر کن طفلم بیاید نوبهار     باز پیدا میشود بهر تو کار
گرچه اکنون فرصتت سرآمده    تو نگو دنیا به آخر آمده
تخم مرغ آنجا به حال انتظار    ماند تا از ره بیاید نوبهار
×××
عید نوروز، عید پاک آمد ز راه
روی هر میزی بساطی  دلبخواه
شربت و شیرینی و قند و نبات
تخم مرغ رنگ کرده در بساط
روی میز خانه‌ی بانو بهار
یک سبد مرغانه خوش نقش و نگار
تخم مرغ ما نشسته آن میان
میفروشد فخر بر اطرافیان
از همه خوشرنگ تر، خندان و شاد 
حرف های مادرش آمد به یاد:
بهر هرکس در جهان قدقدقدا
هست یک جا و مکان قدقدقدا
نیست بی مصرف کسی قدقدقدا
هست امکان ها بسی قدقدقدا
هرکسی باید بیابد جای خود
تا نهد جای مناسب پای خود
پس تو هم توی مدار خویش باش
فارغ از مأیوسی و تشویش باش
چون شبیه تخم‌مرغ است این کره 
روز و شب گردش کند بی دلهره
خود تو هم هستی عزیزم بیضوی 
در مدار خویش گردش کن قوی
زندگی زیباست، زیبایش ببین
هم ز پائین، هم ز بالایش ببین
تخم مرغ ما ز پند مادری
شادمان لم داد آنجا یکوری
گفت گر مطبخ به من میداد کار
در کجا بودم کنون ای روزگار؟
گشته بودم جوجه گر روی حساب
ای بسا که میشدم جوجه کباب
پس چه بهتر که بد آوردم زیاد
حال راضی هستم و ممنون و شاد

شنبه 87/11/19 ساعت 11:17 صبح
نویسنده :  م . صفرزاده

1. در زندگی و معاشرت با دیگران، نرم‌افزار باشیم ، نه سخت‌افزار.
2. برای پسوند فایل زندگی اجتماعی و خانوادگی، از سه کاراکتر «ع»، «ش» و «ق»، استفاده کنیم.
3. هیچ‌گاه قفل سی‌دی قلب مردم را نشکنیم که « تا توانی دلی به دست آور ، دل شکستن هنر نمی‌باشد ».
4. چنانچه در کاری شکست خوردیم ، آن را « Shut Down» نکنیم بلکه آن را « Restart» کنیم.
5. برای مانیتور زندگی‌مان، بک‌گراند (Background) سبز یا آبی را در نظر بگیریم نه سیاه یا دودی.
6. برای سیستم قلبمان از مانیتورهای تخت و صاف (Flat) استفاده کنیم.
7. برای فایل‌های اسرار زندگی‌مان، پسورد (password) بگذاریم و آن را مخفی (Hidden) کنیم.
8. همواره پیش از سخن گفتن ، سی پی یوی فکرمان را به کار بیندازیم.
9. بر صفحه مشکلات مردم، کلید F1 باشیم و آنان را کمک و راهنمایی (Help) کنیم.
10. اگر شخصیت ما  بزرگ و والاست، این نوع شخصیت، نباید به ما اجازه دهد که با هر کسی چت (Chat) کنیم و هر کسی با ما چت کند.
11. اگر از کسی بدی و کم‌لطفی دیدیم، آن را «Save» نکنیم بلکه آن را «Delete» نماییم و حتی آن را از ریسایکل‌بین (Recyclebin) قلب مان کاملاً محو کنیم.
12. به دیگران اجازه ندهیم در «سی دی رام» زندگی‌مان هر نوع «سی دی» را که بخواهند ، قرار دهند.
13. خانه و دفتر کارمان، به روی مردم نیازمند، «Open» باشد.
14. برای حل اختلافات زناشویی ، روی گزینه « گذشت و ایثار »، دابل کلیک (Double click) کنیم.
15. تا حرف کسی تمام نشده ، اسپیکر (Speaker) خود را روشن نکنیم.
 16. در سایت زندگی شخصی‌مان، یک رُوم (Room) به نام مشکل‌گشا (Moshkelgosha) بسازیم تا دیگران با ما چت (Chat) کنند.
17. هنگام مشاهده خوبی‌ها و نیکی‌های دیگران، بلافاصله کلید پرینت اسکرین (Print Screen) را بزنیم و از آن ها تصویر بگیریم.
 18. در زمان ناتوانی، درماندگی و تاریکی زندگی دیگران ، کلید « Power » برای آنان باشیم.
 19. نگذاریم هر کسی در رُوم (Room) زندگی‌مان چت نماید و در این صورت، او را ایگنور (Ignore) کنیم.
20. چشم‌های مان را به روی عیب‌های پنهان مردم، «Close» کنیم.
21. گاه و بی‌گاه، کامپیوتر زندگی‌ ما هنگ (Hang) می‌کند که باید آن را با « فکر »، « مشورت » و «برنامه‌ریزی»، ری‌استارت (Restart) کنیم.
22. برای کپی گرفتن از دیسکت زندگی دیگران، نخست آن را ویروس‌یابی و سپس ویروس‌کشی کنیم.
23. مواظب باشیم که رایانه زندگی زناشویی‌مان، ویروس غرور و لج‌بازی به خود نگیرد که در این صورت، ممکن است هیچ آنتی‌ویروسی نتواند آن را از بین ببرد.
24. فایل‌های مهم زندگی خود را گاه به گاه، اسکن (Scan) کنیم تا اگر به ویروسی آلوده شده باشند ، سریعاً مشخص شود.
 25. پیش از پرینت گرفتن از سخنان مان، پیش‌نمایش چاپ (print preview) آن را مشاهده کنیم.
26. اگر روزی رایانه زندگی ما با همسرمان هنگ کرد ، سه کلید « کنترل اعصاب »، « انصاف» و «دلیل عصبانیت» را بزنیم.
27. هارد مغز خود را از برنامه‌های غیرمفید ، پر نکنیم ، تا فضا را برای نصب برنامه‌های مفید ، تنگ ننماییم..
28. برای این که از دیدن مانیتور زندگی، بیشتر لذت ببریم، کارت گرافیک بالا برای آن تهیه کنیم.
29. اگر لازم است که مانیتور رایانه ما دارای رنگ‌های متنوع و متعدد باشد ، ولی مانیتور ارتباطات ما با مردم، حتماً باید یک‌رنگ باشد.
30. در خطاطی کامپیوتری، از برنامه «کِلْک» هم می‌توانیم استفاده کنیم اما در خطاطی زندگی، از برنامه «کَلَک» نباید استفاده کنیم.
31. بکوشیم تا خوش اخلاقی را به جای این که در رم (Ram) و حافظه موقت داشته باشیم، در رام (Rom) و حافظه پایدار داشته باشیم تا در هنگام آغاز (Start) ارتباط با دیگران، آن را به کار گیریم.
32. اگر می‌خواهیم در زندگی خویش موفق و خوشبخت باشیم، باید خودمان زیرمنوهای Programs را دقیقاً تنظیم کنیم و نباید بگذاریم که دیگران این کار را برای ما انجام دهند اگر چه می‌توانیم در این زمینه ، با آنان مشورت کنیم.
33. در کیس (Case) مستکبران و زورمداران، «سی دی رام» نباشیم بلکه «سی دی ناآرام» باشیم.
34. قانون کپی‌رایت زندگی اجتماعی به ما اجازه نمی‌دهد که سی دی بدی‌ها و عیب‌های دیگران را رایت کنیم.
35. در سایت زندگی، همیشه لینکِ (Mahabbat) داشته باشیم و هیچ گاه برای این سایت، فیلتر نگذاریم.

 

امیدوارم امتحانات خوبی را در پیش رو داشته باشیم 


پنج شنبه 87/10/12 ساعت 5:17 عصر
نویسنده :  محمد فهیمی
قابل توجه کاربران عزیزی که به نوعی برای اتصال به اینترنت، بهره مندی از اینترانت و یا استفاده از شبکه های محلی و داخلی از مودم (MoDeM) کمک می گیرند.
لیست زیر بیانگر همه ی خطاها و پیغام هایی است که در صورت بروز مشکل از طرف مودم گزارش داده می شود. مسلما جهت رفع عیب بوجود آمده نسبت به کدهای تعریف شده، این آرشیو کارایی لازم را خواهد داشت.

600 . اگر سیستم در حال شماره گیری باشد و دوباره شماره گیری نمایید این خطا نمایش داده می شود .

601 . راه انداز Port بی اعتبار می باشد .

602 . Port هم اکنون باز می باشد برای بسته شدن آن باید کامپیوتر را مجددا راه اندازی نمود .

603 . بافر شماره گیری بیش از حد کوچک است .

604 . اطلاعات نادرستی مشخص شده است .

605 . نمی تواند اطلاعات Port را تعیین کند .

606 . Port شناسایی نمی شود .

607 . ثبت وقایع مربوط به مودم بی اعتبار می باشد .

608 . راه انداز مودم نصب نشده است .

609 . نوع راه انداز مودم شناسایی نشده است .

610 . بافر ندارد .

611 . اطلاعات مسیر یابی غیر قابل دسترس می باشد .

612 . مسیر درست را نمی تواند پیدا نماید .

613 . فشرده سازی بی اعتباری انتخاب شده است .

614 . سرریزی بافر .

615 . Port پیدا نشده است .

616 . یک درخواست ناهمزمان در جریان می باشد .

617 .Port یا دستگاه هم اکنون قطع می باشد .

618 . Port باز نمی شود. (وقتی رخ می دهد که یک برنامه از Port استفاده کند).

619 . Port قطع می باشد (وقتی رخ می دهد که یک برنامه از Port استفاده کند).

620 . هیچ نقطه پایانی وجود ندارد .

621 . نمی تواند فایل دفتر راهنمای تلفن را باز نماید .

622 . فایل دفتر تلفن را نمی تواند بارگذاری نماید .

623 . نمی تواند ورودی دفتر راهنمای تلفن را بیابد .

624 . نمی توان روی فایل دفتر راهنمای تلفن نوشت .

625 . اطلاعات بی اساسی در دفتر راهنمای تلفن مشاهده می شود .

626 . رشته را نمی تواند بارگذاری کند .

627 . کلید را نمی تواند بیابد .

628 . Port قطع شد .

629 . Port بوسیله دستگاه راه دور قطع می شود. (درست نبودن راه انداز مودم با برنامه ارتباطی).

630 . Port به دلیل از کارافتادگی سخت افزار قطع می شود .

631 . Port توسط کاربر قطع شد .

632 . اندازه ساختار داده اشتباه می باشد .

633 . Port هم اکنون مورد استفاده می باشد و برای Remote Access Dial-up پیکر بندی نشده است (راه انداز درستی بر روی مودم شناخته نشده است).

634 . نمی تواند کامپیوتر شما را روی شبکه راه دور ثبت نماید .

635 . خطا مشخص نشده است .

636 . دستگاه اشتباهی به Port بسته شده است .

637 . رشته (string) نمی تواند تغییر یابد .

638 . زمان درخواست به پایان رسیده است .

639 . شبکه ناهمزمان قابل دسترس نیست .

640 . خطای NetBIOS رخ داده است .

641 . سرور نمی تواند منابع NetBIOS مورد نیاز برای پشتیبانی سرویس گیرنده را بدهد .

642 . یکی از اسامی NetBIOS شما هم اکنون روی شبکه راه دور ثبت می گردد ، (دو کامپیوتر می خواهند با یک اسم وارد شوند).

643 .Dial-up adaptor در قسمت network ویندوز وجود ندارد .

644 . شما popus پیغام شبکه را دریافت نخواهید کرد .

645 . Authentication داخلی اشکال پیدا کرده است.

646 . حساب در این موقع روز امکان log on وجود ندارد .

647 . حساب قطع می باشد .

648 . اعتبار password تمام شده است .

649 . حساب اجازه Remote Access را (دستیابی راه دور) را ندارد . (به نام و کلمه عبور اجازه dial-up داده نشده است).

650 . سرور Remote Access (دستیابی راه دور) پاسخ نمی دهد .

651 . مودم شما (یا سایر دستگاههای اتصال دهنده) خطایی را گزارش کرده است . (خطا از طرف مودم بوده است).

652 . پاسخ نا مشخصی از دستگاه دریافت می گردد .

653 . Macro (دستورالعمل کلان). ماکرو خواسته شده توسط راه انداز در لیست فایل .INF موجود نمی باشد .

654 . یک فرمان یا یک پاسخ در قسمت .INF دستگاه به یک ماکرو نامشخص اشاره می نماید .

655 . دستور العمل (پیغام) در قسمت فایل .INF دستگاه مشاهده نمی شود .

656 . دستورالعمل (ماکرو) (default off) در فایل .INF دستگاه شامل یک دستور العمل نامشخص می باشد .

657 . فایل .INF دستگاه نمی تواند باز شود .

658 . اسم دستگاه در فایل .INF دستگاه یا در فایل .INI رسانه بیش از حد طولانی می باشد .

659 . فایل .INI رسانه به نام ناشناخته یک دستگاه اشاره می نماید .

660 . فایل .INI رسانه برای این فرمان پاسخی را ندارد .

661 . فایل .INF دستگاه فرمان را از دست داده است .

662 . تلاش برای قرار دادن یک ماکرو لیست نشده در قسمت فایل .INF صورت نگرفته است.

663 . فایل .INI رسانه به نوع ناشناخته یک دستگاه اشاره می نماید .

664 . نمی تواند به حافظه اختصاص دهد .

665 . Port برای Remote Access (دستیابی راه دور) پیکر بندی نشده است.

666 . مودم شما (یاسایر دستگاههای اتصال دهنده) در حال حاضر کار نمی کنند .

667 . فایل .INI رسانه را نمی تواند بخواند .

668 . اتصال از بین رفته است .

669 . پارامتر به کار برده شده در فایل .INI رسانه بی اعتبار می باشد .

670 . نمی تواند نام بخش را از روی فایل .INI رسانه بخواند .

671 . نمی تواند نوع دستگاه را از روی فایل .INI رسانه بخواند .

672 . نمی تواند نام دستگاه را از روی فایل .INI رسانه بخواند .

673 . نمی تواند کاربر را از روی فایل .INI رسانه بخواند .

674 . نمی تواند بیشترین حد اتصال BPS را از روی فایل .INI رسانه بخواند .

675 . نمی تواند بیشترین حد BPS حامل را از روی فایل .INI رسانه بخواند .

676 . خط اشغال می باشد .

677 . شخص به جای مودم پاسخ می دهد .

678 . پاسخی وجود ندارد .

679 . نمی تواند عامل را پیدا نماید .

680 . خط تلفن وصل نیست .

681 . یک خطای کلی توسط دستگاه گزارش می شود .

682 . Writing section name دچار مشکل می باشد .

683 . Writing device type با مشکل روبرو شده است .

684writing device name .684 با مشکل روبرو می باشد .

685 . Writing maxconnectbps مشکل دارد .

686 . Writing maxcarrierBPS دچار مشکل می باشد .

687 . Writing usage با مشکل مواجه است .

688 . Writing default off دچار مشکل می باشد .

689 . Reading default off با مشکل مواجه است .

690 . فایل INI خالی ست .

691 . دسترسی صورت نمی پذیرد زیرا نام و کلمه عبور روی دامین بی اعتبار می باشد .

692 . سخت افزار در درگاه یا دستگاه متصل شده از کار افتاده است .

693 . Binary macro با مشکل مواجه می باشد .

694 . خطای DCB یافت نشد .

695 . ماشین های گفتگو آماده نیستند .

696 . راه اندازی ماشین های گفتگو با مشکل روبرو می باشد .

697 . Partial response looping با مشکل روبرو می باشد .

698 . پاسخ نام کلیدی در فایل INF . دستگاه ، در فرمت مورد نظر نمی باشد .

699 . پاسخ دستگاه باعث سر ریزی بافر شده است .

700 . فرمان متصل به فایل INF . دستگاه بیش از حد طولانی می باشد .

701 . دستگاه به یک میزان BPS پشتیبانی نشده توسط گرداننده com تغییر می یابد .

702 . پاسخ دستگاه دریافت می گردد زمانی که هیچکس انتظار ندارد .

703 . در فعالیت کنونی مشکلی ایجاد شده است .

704 . شماره اشتباه callback .

705 . مشکل invalid auth state .

706 . Invalid auth state دچار مشکل می باشد .

707 . علامت خطایاب . x. 25

708 . اعتبار حساب تمام شده است .

709 . تغییر پسورد روی دامین با مشکل روبرو می باشد .

710 . در زمان ارتباط با مودم شما خطاهای سری یش از حد اشباع شده مشاهده می گردد .

711 . Rasman initialization صورت نمی گیرد گزارش عملکرد را چک کنید .

712 . درگاه Biplex در حال اجرا می باشد . چند ثانیه منتظر شوید و مجددا شماره بگیرید .

713 . مسیرهای ISDN فعال در خط اصلی قطع می باشد .

714 . کانال های ISDN کافی برای ایجاد تماس تلفنی در دسترس نمی باشند .

715 . به دلیل کیفیت ضعیف خط تلفن خطاهای فراوانی رخ می دهد .

716 . پیکر بندی remote access IP غیر قابل استفاده می باشد .

717 . آدرسهای IP در static pool remote access IP وجود ندارد .

718 . مهلت بر قراری تماس PPP پایان پذیرفته است .

719 . PPP توسط دستگاه راه دور پایان می یابد .

720 . پروتکل های کنترلppp پیکر بندی نشده اند .

721 . همتای PPP پاسخ نمی دهد .

722 . بسته PPPبی اعتبار می باشد .

723 . شماره تلفن از جمله پیشوند و پسوند بیش از حد طولا نی می باشد .

724 . پروتکل IPXنمی تواند بر روی درگاه dial –out نماید زیرا کامپیوتر یک مسیر گردان IPX می باشد .

725 . IPX نمی تواند روی port (درگاه) dial – in شود زیرا مسیر گردان IPX نصب نشده است .

726 . پروتکل IPX نمی تواند برای dial – out ، روی بیش از یک درگاه در یک زمان استفاده شود .

727 . نمی توان به فایل TCPCFG . DLL دست یافت .

728 . نمی تواند آداپتور IP متصل به remote access را پیدا کند .

729 . SLIP استفاده نمی شود مگر اینکه پروتکل IP نصب شود .

730 . ثبت کامپیوتر کامل نمی باشد .

731 . پروتکل پیکر بندی نمی شود .

732 . توافق بین PPP صورت نگرفته است .

733 . پروتکل کنترل PPP برای پروتکل این شبکه ، در سرور موجود نمی باشد .

734 . پروتکل کنترل لینک PPP خاتمه یافته است .

735 . آدرس مورد نیاز توسط سرور رد می شود .

736 . کامپیوتر راه دور پروتکل کنترل را متوقف می نماید .

737 . نقطه برگشت (LOOPBACK DETECTED) شناسایی شد .

738 . سرور آدرس را مشخص نمی کند .

739 . سرور راه دور نمی تواند از پسورد ENCRYPTED ویندوز NT استفاده نماید.

740 . دستگاه های TAPI که برای remote access پیکر بندی می گردند به طور صحیح نصب و آماده نشده اند .

741 . کامپیوتر محلی از encryption پشتیبانی نمی نماید .

742 . سرور راه دور از encryption پشتیبانی نمی نماید .

743 . سرور راه دور به encryption نیاز دارد .

744 . نمی تواند شماره شبکه IPX را استفاده نماید که توسط سرور راه دور در نظر گرفته شده است گزارش وقایع را باز بینی نمایید .

745 . یک فایل مهم و ضروری آسیب دیده است . Dial – up networking را مجددا نصب نمایید .

751 . شماره callback شامل یک کاراکتر بی اعتبار می باشد . کاراکترهای زیر فقط مجاز دانسته می شوند : Space, T, P, W, (,), - , @. 0تا9 .

752 . در زمان پر دازش یک خطای نحوی صورت می گیرد .

753 . اتصال نمی تواند قطع شود زیرا توسط مسیر گردان چند پروتکلی ایجاد شده است .

754 . سیستم قادر به یافتن bundle چند انصالی نمی باشد .

755 . سیستم قادر به اجرای شماره گیری خودکار نمی باشد زیرا این ورودی یک شماره گیر عادی را دارد .

756 . این اتصال هم اکنون در شماره گیری می باشد .

757 . خدمات دستیابی راه دور خود به خود آغاز نمی شوند اطلا عات بیشتری در گزارش وقایع در اختیار شما قرار می گیرد .

758 . اشتراک اتصال اینترنت هم اکنون روی این اتصال میسر می گردد .

760 . در زمان فراهم آوری امکانات مسیر یابی ، این خطا رخ می دهد .

761 . در زمان فراهم شدن اشتراک اتصال اینترنت برای این اتصال این خطا ایجاد می گردد.

763 . اشتراک اتصال اینترنت فعال نمی باشد . دو اتصال LAN و یا بیشتر به علاوه اتصالی که با این LANها مشترک شده است وجود دارد .

764 . دستگاه کارت خوان smartcard نصب نیست .

765 . اشتراک اتصال اینترنت میسر نمی باشد . اتصال LAN با آدرس IP در حال حاضر پیکر بندی می شود که برای آدرس گذاری اتوماتیک IP مورد نیاز می باشد .

766 . سیستم نمی تواند هیچ گواهی ای را بیابد .

767 . اشتراک اتصال اینترنت میسر نمی گردد اتصال LAN بر روی شبکه شخصی انتخاب می گردد که بیش از یک آدرس IP را پیکر بندی کرده است . اتصال LAN را با یک آدرسIP مجزا ، مجددا پیکر بندی نمایید قبل از اینکه اشتراک اتصال اینترنت صورت گیرد .

768 . به دلیل رمز دار نکردن داده ها اتصال صورت نمی پذیرد .

769 . مقصد مشخصی قابل دست یابی نمی باشد .

770 . دستگاه راه دور تلا ش برای ایجاد اتصال را نمی پذیرد .

771 . اقدامات اتصال صورت نمی گیرد زیرا شبکه اشغال می باشد .

772 . سخت افزار شبکه کامپیوتر راه دور با نوع تلفن مورد نیاز سازگاری ندارد .

773 . امکان ایجاد اتصال موثر نمی باشد زیرا شماره مقصد تغییر کرده است .

774 . به دلیل از کار افتارگی موقت ، اتصال صورت نمی گیرد .

775 . مکالمه تلفنی توسط کامپیوتر راه دور متوقف شد .

776 .مکالمه تلفنی نمی تواند وصل گردد زیرا مقصد خواسته است که ویژگی را حفظ نماید .

777 . اتصال صورت نمی گیرد زیرا مودم (یا سایر وسایل ارتباط دهنده) روی کامپیوتر راه دور دچار مشکل می باشند .

778 . تایید هویت سرور غیر ممکن می باشد .

779 . برای بر قراری dial – out این اتصال باید از smartcard استفاده نمایید .

780 . عمل انجام شده برای این اتصال بی اعتبار می باشد .

781 . تلاش برای رمز گذاری (encryption) صورت نمی گیرد زیرا گواهی معتبری یافت نمی گردد .

782 . ترجمه آدرس شبکه (NAT) در حال حاضر به عنوان یک پروتکل مسیر یابی نصب می گردد و باید قبل از اینکه اشتراک اتصال اینترنت فراهم گردد حذف شود .

783 . اشتراک اتصال اینترنت میسر نمی باشد . اتصال LAN که به عنوان شبکه شخصی انتخاب می گردد یا فراهم نمی شود و یا از شبکه قطع می باشد . لطفا قبل از فراهم شدن اشتراک اتصال اینترنت از اتصال آداپتور LAN مطمئن شوید .

784 . در حالی که این اتصال را در زمان log on استفاده می کنید شما نمی توانید شماره بگیرید زیرا این اتصال برای استفاده از نام کاربری پیکر بندی شده است که متفاوت از نام کاربر روی smartcard می باشد . چنانچه بخواهید آنرا در زمان log on استفاده نمایید باید برای استفاده از (username) روی کارت smart آنرا پیکربندی کنید .

785 . در صورت استفاده از این اتصال در زمان log on شما نمی توانید شماره گیری نمایید زیرا برای استفاده از یک smartcard پیکر بندی نشده است . چنانچه بخواهید آنرا در زمان log on به کار ببرید باید امکانات این اتصال را تصحیح و آماده نمایید به طوری که smartcard استفاده نماید .

786 . مبادرت به اتصال L2TP صورت نمی پذیرد زیرا هیچ گواهینامه معتبری برای تصدیق (authentication) امنیت روی کامپیوتر شما وجود ندارد .

787 . اتصال L2TP غیر ممکن است زیرا لایه امنیتی نمی تواند کامپیوتر راه دور را authentication نماید .

788 . تلاش برای ایجاد اتصال L2TP بی نتیجه می باشد زیرا لایه امنیتی نمی تواند پارامترهای سازگار با کامپیوتر راه دور را فراهم نماید .

789 . تلاش برای اتصال L2TP فراهم نمی گردد زیرا لایه امنیتی با یک خطای پردازشی در طول سازگاری با کامپیوتر راه دور مواجه است .

790 . تلاش برای اتصال L2TP صورت نمی گیرد زیرا تایید گواهینامه بر روی کامپیوتر راه دور میسر نمی باشد .

791 . اتصال L2TP میسر نمی باشد زیرا خط مشی امنیتی (security policy) برای اتصال یافت نمی شود .

792 . اتصال L2TP صورت نمی گیرد زیرا زمان توافق امنیتی به پایان رسیده است .

793 . اتصال L2TP میسر نمی گردد زیرا این خطا رخ می دهد در حالی که در مورد امنیت به توافق می رسند .

794 . ویژگی RADIUS ا ین کاربر PPP نمی باشد .

795 . ویژگی RADIUS نوع تونلی برای این کاربر ، نادرست می باشد .

796 . ویژگی RADIUS نوع خدمات برای این کار نه قالب بندی می شود و نه callback قالب بندی می شود .

797 . مودم پیدا نشد .

798 . گواهینامه ای شناسایی نمی شود که بتواند پروتکل قابل ارائه استفاده شود .

799 . اشتراک اتصال اینترنت میسر نمی گردد زیرا دو IP شبیه به هم در شبکه وجود دارد . IC ها به میزبانی نیازمند می باشند که برای استفاده از 192 ، 168 ، 0 ، 1 پیکر بندی شده است . مطمئن شوید که هیچ سرویس گیرنده دیگری برای استفاده از 192 ، 168 ، 0 ، 1 پیکر بندی نشده است .

800 . قادر به ایجاد اتصال VPN نمی باشد . سرویس دهنده VPN در دسترس نمی باشد و یا ممکن است پارامترهای امنیتی برای اتصال به درستی پیکربندی نشده باشند .


جمعه 87/8/3 ساعت 5:29 عصر
نویسنده :  م . صفرزاده

سلام

امیدوارم تا به اینجا ترم خوبی رو پشت سر گذاشته باشید .

امروز یه داستان که به نظرم جالب می آمد رو براتون می ذارم :

(داستان رو بخونید و نظراتتون هم در ارتباط با داستان بگید )

 

گاو ما ما می کرد
گوسفند بع بع می کرد
سگ واق واق می کرد
و همه با هم فریاد می زدند حسنک کجایی
شب شده بود اما حسنک به خانه نیامده بود.حسنک مدت های زیادی است که به خانه نمی آید.او به شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تی شرت های تنگ به تن می کند.او هر روز صبح به جای غذا دادن به حیوانات جلوی آینه به موهای خود ژل می زند
موهای حسنک دیگر مثل پشم گوسفند نیست چون او به موهای خود گلت می زند
دیروز که حسنک با کبری چت می کرد .کبری گفت تصمیم بزرگی گرفته است.کبری تصمیم داشت حسنک را رها کند و دیگر با او چت نکند چون او با پتروس چت می کرد.پتروس همیشه پای کامپیوترش نشسته بود و چت می کرد.پتروس دید که سد سوراخ شده اما انگشت او درد می کرد چون زیاد چت کرده بود.او نمی دانست که سد تا چند لحظه ی دیگر می شکند.پتروس در حال چت کردن غرق شد.
برای مراسم دفن او کبری تصمیم گرفت با قطار به آن سرزمین برود اما کوه روی ریل ریزش کرده بود .ریزعلی دید که کوه ریزش کرده اما حوصله نداشت .ریزعلی سردش بود و دلش نمی خواست لباسش را در آورد .ریزعلی چراغ قوه داشت اما حوصله درد سر نداشت.قطار به سنگ ها برخورد کرد و منفجر شد .کبری و مسافران قطار مردند.
اما ریزعلی بدون توجه به خانه رفت.خانه مثل همیشه سوت و کور بود .الان چند سالی است که کوکب خانم همسر ریزعلی مهمان ناخوانده ندارد او حتی مهمان خوانده هم ندارد.او حوصله ی مهمان ندارد.او پول ندارد تا شکم مهمان ها را سیر کند.
او در خانه تخم مرغ و پنیر دارد اما گوشت ندارد
او کلاس بالایی دارد او فامیل های پولدار دارد.
او آخرین بار که گوشت قرمز خرید چوپان دروغگو به او گوشت خر فروخت .اما او از چوپان دروغگو گله ندارد چون دنیای ما خیلی چوپان دروغگو دارد به همین دلیل است که دیکر در کتاب های دبستان آن داستان های قشنگ وجود ندارد.

 


پنج شنبه 87/8/2 ساعت 1:4 عصر
   1   2      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
از فارغ التحصیلان چه خبر
عکس های فارغ التحصیلی
اردو
یه نویسنده جدید
گذر زمان
Remember UR LOVE
تخم مرغ در مصاحبه
خوشبختی رایانه ای
لیست کاملی از خطاهای مودم
داستان های کتاب فارسی
16 ترفند برای حداکثر استفاده از باتری لپ تاپ
بخوانید ضرر نمیکنید...!
فردوسی(خلیل جوادی)
دانشجو در ملل مختلف
یک نکته
[همه عناوین(61)][عناوین آرشیوشده]
فهرست
68458 :کل بازدیدها
2 :بازدید امروز
24 :بازدید دیروز
درباره خودم
همکلاسی توس
مدیر وبلاگ : م . صفرزاده[65]
نویسندگان وبلاگ :
Angel
Angel[26]
محمد فهیمی
محمد فهیمی (@)[9]

ستاره
ستاره[9]
آشوب
آشوب[3]

یکی زیبایی منظره را می بیند، دیگری کثیفی پنجره را. این شما هستید که انتخاب می کنید چه چیزی را ببینید و به چه چیز بیندیشید. «اندرو متیوس»
حضور و غیاب
لوگوی خودم
همکلاسی توس
لوگوی دوستان
لینک دوستان
عــــشقـــــولـــــک
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
MANIFESTER
اس ام اس عاشقانه
مهتاب شب
اس ام اس سرکاری اس ام اس نیمه شبی و اس ام اس ضدحال
Open Code
مرجع تخصصی برنامه نویسان فارسی زبان
PersianForum
Shabgard
IranVig
انجمن علمی دانشجویان ایران
الگوریتم نویس
اشتراک
 
فهرست موضوعی یادداشت ها
توس . خوشبختی . کامپیوتر .
آرشیو
ترم اول ( 1386 )
متفرقه
نبرد بی فرجام لحظه ها
ترم دوم (1387-1386)
ترم سوم (1387)
ترم چهارم (1388-1387)
طراح قالب